-
[ بدون عنوان ]
شنبه 24 شهریورماه سال 1386 22:34
این غسل چیز واقعا گندیه که تا غسل نکنی نمیشه روزه گرفت.حالا من که ساعت ده و نیم شب یادم افتاده حموم نرفتم چه گهی بخورم حسن؟!!گور بابام یروز دیگه ام الکی گشنگی میکشم!!....چشمم کور میخواستم یادم باشه...چشمم کور میخواستم حموم تو اتاق مامانم اینا نباشه.!!
-
هنر نزد ایرانیان است و بس!
پنجشنبه 18 مردادماه سال 1386 17:23
کنکور تستی-تشریحی-تحلیلی-اطلاعات عمومی-هوش ۱ - وقتی بنزین برای مردم ایران سهمیه بندی می شود، مردم چه کار کنند؟ الف)چشمشان کور دندشان نرم ب)زبونشون لال پاشون چلاق، و از همه مهمتر دستشون فلج، "رای ندهند "!! ج)با اتوبوس های خلوت و راحت المسافر سوار کن به سفرهای درون شهری پرداخته و یه نصفه هفته را برای رسیدن به...
-
خوشحال میشویــــد!
پنجشنبه 18 مردادماه سال 1386 17:21
میخواستم ای دیمو بذارم گوشه ی وبلاگ ولی یادم نبود چطوری میشه رنگشو عوض کرد.سیاه بود رنگش واس همین بیخیال شدم.گفتم تو همین پست میذارمش حالا هرکی دید دید هرکیم ندید بضرر خودش!! اخه میدونی چیه از اونجایی که منم مثه "" بعضیا ""(!!!) خیلی مردمی (!) ام و دیدم که همه روزه موج زیادی از سیل مردم بی گناه...
-
بدبختی جدید برای مردم ایران... هوووررررااااااااااا!!!!
سهشنبه 26 تیرماه سال 1386 19:16
نفتو بنزین نفتو بنزین نفتو بنز من روم سوی در از این لای جرز باک ماشین باک ماشین باک ماش گنده ها خوردندو رفتند... مارو باش شاه خوبان شاه خوبان شاه خوب گر نمردی سر....بر دیوار کوب دلو دینم دلو دینم دلو دین رفت از یاد ای شها کوشی؟...ببین دینو دلّم دینو دلّم دینو دل رفت هفت جدو ابادم زیر گل گویند: آریا آنچه که ما خود...
-
همینطوری
یکشنبه 24 تیرماه سال 1386 20:02
زنگ کلاسو دوس دارم، مثه لالاییه برق شباشو دوس دارم، روز افتابیه سرمای دستو دوس دارم، یه بابا برقیه کفگیر و نعلبکی کجاس؟ توی جاظرفیه کفش باباتو دوس دارم، مثه دمپاییه شلوارکاشو دوس دارم، سگکش آبیه خرمالو با هویج میخوام، شب ابگیریه صدای فین فیننش میاد، دماغش خالیه ابلیمو و غوره میخوام، آبمیوه ش عالیه ریخت نگاتو دوس دارم،...
-
دورنما
جمعه 22 دیماه سال 1385 20:00
یه پسره رو میبینی از دور داره میاد. اول که دوره: آخـــــی این پسره چقد خوشگله.خیـــلی نازه! یه ذره نزدیکتر میشه: نازه یکم نزدیکتر: نه زیاد نزدیکتر: ای بد نیست نزدیکترتر:نه خب زیادم خوب نیست ........ میرسه کنارت و و رد میشه.وقتی رد شد: ای وای این چقد ضایه و زشت بود!!
-
مریم در کنج عزلت
یکشنبه 10 دیماه سال 1385 15:03
ای بابا..... من که فعلا در دانشگاه کنج عزلت گزیده ام.نیس خیلی کم تو خونه کنج عزلت داشتم حالا دیگه تو دانشگاهم آره.خب اول داشتم فک میکردم برم یه جاهایی کنج بگزینم که اصن هیچکی نباشه.البته اونکارو هم خواهم کرد ولی الان باین نتیجه رسیدم که خب ای خواهر ای زن،اگه اونجاام همش در کنج باشیو هیچکیو نبینیو هیچیم نشنوی که دیگه...
-
وقتی مهران فوت میشود
شنبه 9 دیماه سال 1385 20:13
اومدم اینو بگم.البته مال چندوقت پیشه.اون جوکه هست که میگه "یارو کچله میره سلمونی همه بش میخندن، میگه چیه بابا اومدم ریشمو بزنم !" قضیه ی من شد اون سری.کیفو وسایلمو گذاشته بودم تو یه کلاسی رفته بودم، بعد که اومدم ورش دارم چندین و چند نفر تو کلاسه نشسته بودن هیچکدومشونم تاحالا ندیده بودم احتمالا!خلاصه که کلاسش خیلی...
-
اندر روزهای ماه رمضان
جمعه 7 مهرماه سال 1385 13:46
میگم خدایا یه دفه میگفتی تو ماه رمضان ادم بمیره دیگه!!! آب و اینا که نه دود و گردو غبار و بو و اینا که نه آبو غذا خوردنم که دیگه هیچی....اصلا. ای بابا!! پس ما چیکار کنیم؟!!خب حالا آبو غذارو جهنمو ضرر کارد بخوره به این شیکم ادم تحمل میکنه دلشم خوشه روزه گرفته! ولی دیگه سرت تو آب نره و دود به حلق نرسه و چیزیم بو نکنی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 مهرماه سال 1385 18:48
آخیش...هیچی از این بهتر نیست که از این ساعت ببعد دیگه میشه سیگار کشید!
-
ماه روزه...ماه خوشحالی!
دوشنبه 3 مهرماه سال 1385 17:54
وای من دیگه کم کم واقعا داره سرم درد میگیره!!موقع افطار درواقع وقتی اذون میدن تو معده ی من عروسیه! یعنی بنده خدا ذوق مرگ میشه معده هه میگه اخجوووون غذاااا!!!!!!!!! اخی طفلی معصوم.خداروشکر که قریب حالا بگیم نیم ساعت دیگه بیشتر نمونده. ولی خدایی لحظه ی افطار لحظه ی خدایی ا!!(ای کارد بخوره به اون شیکم! ای تف به ادم...
-
دروغ گفتن خیلی کار بدیه!
شنبه 25 شهریورماه سال 1385 18:29
خیلی باحالو جالبه که تو کلوب وقتی پروفایلارو میخونی میبینی که همه تو قسمت "چیزایی که برایم قابل تحمل نیستند" نوشتن: دروغ.ولی خودشون قدرت خدا چپ میرن راس میان هی دروغ میگن!!! اصنم نه از خودشون نه از خدا و نه از هیچ موجود و شخص و فردی هیچ خجالتی نمیکشن.؟ خب خیلی خوبه واقعا. ساده ترین مثال: خانومی به نام شیدا (معروف به...
-
(: just like all times
جمعه 24 شهریورماه سال 1385 20:03
هـــــــــــــــــعی چه روزگار بدی شده......هی حبیب من چشم سیاه....ای رفیق من....قاب خورشید ای رفیق ناباب....امان امان......کفشت سوراخه خیس نشه پات.....شب مهتاب روزی شب بود و انگاه که در ان زمان بی زمانی زمان هنگام وقت ز سر ســــــــنگ بر طبق معمول مریم به هوا خواست اندفه برگستوان از تن بکند و همی شد بسمت اسمان اری...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1385 12:39
همیشه همه ی چیزایی که من فک میکنم یعنی بیشتر ادما فک میکنن غلط از آب درمیاد.مثلا تو ذهنت هست که اگه به یکی زنگ بزنی اوووه چقد خوشحال شه و چقد تحویل بگیره و فلان.بعد که میزنی میبینی اصن تورو یادش نیست!! البته برعکسش اگه پیش بیاد خوبه ولی معمولا پیش نمیاد.معمولا حول محور ضایه شدن میچرخه این قضیه.
-
هووووفــــــــــــــــــــــــف
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1385 11:20
Holy SHiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiit!!!!!!!!!!!!!!!!!!! God!!!! jesus......................... من قبول شدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! هولی شت!!.......... i CANT believ this!!!!!!!!!!!!!!1 I JUST CAAAAAAAAAAAANTTTTTTTTT!!!!!!!!!!!!!! I SWEAR I CANT!!
-
اینو بخاطر بسپر
جمعه 17 شهریورماه سال 1385 19:31
میگه: در عفو لذتی هست که در انتقام نیست. و اما این ضرب المثل یه دونه مخصوص پسرها هم داره که تاحالا ناگفته مونده. و میگه: "در ریدن به افراد لذتی هست که در خوابیدن با اونها نیست". بهمین علتم هست که پسرها خصوصا افراد معروف به "میتونم با شما اشنا شم؟" ترجیح میدن به یه آدم برینن تا اینکه باهاش بخوابن چون لذت اولی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 شهریورماه سال 1385 19:28
ملت دو دسته ان: یا گوسفندن یا روانی. تذکر: من اصن جزو ملت نیستم!
-
اخبار هنری فرهنگی
پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1385 20:34
طی اخرین امار گرفته شده از مردم امریکا که توسط مجله ی سی ان ان اینترنشنال انجام شده برندگان بازیگری در جهان اعلام شدند: محمدرضا گلدون در دردوازده گربه روی دودکش حمید گوزدری در چپ چشم هدیه شهرستانی و محمدرضا شاخ در قرمز بهرام نادان و حسام صیادشیرازی(نرسیده به همت دست چپ) در شمعی در جاش بادام خوشمزه ، کاغذ بی غذ و *سشر...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 تیرماه سال 1385 19:26
Fuck oFF u every stupid one
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 29 خردادماه سال 1385 20:05
...... نمیدونم شاید فقط من این وسط ...خلم که هرکاریم کنم بازم راضی نمیشم از خودم و همیشه یه چیزی میمونه تهم که بشه گیر به یقه م موی دماغم خب یکی نیس بگه....زن خب یه کلوم وقتی چیزی میرسه به اون مغز ناچیزت نکن درنگ و استخاره و برو پی کارت بشین بنویسش که بعد نگی چرا اینهمه مزخرفو به باد دادی چرا نیووردیشون رو کاغذ که...
-
بخشی از رساله ی دل و قلوه
شنبه 27 خردادماه سال 1385 10:26
آه در درون دری پشتو پستوی در توی داخل در خانه ی ما داریم یک انباری باندازه ی چانه ی گاو که دارد سرسری سرایی به سُریه سرسره که دارد یک ماشین در خود پنهان و این نیست جز توطئه ی شیطان که همیشه در سعی است که کند ایمان را بی جان در دل انسان ولی انسان همانا نمیگذارد و می رود خوراکی میخورد و در اثنایی که از خمو پیچ جاده ی...
-
معرفی اثر
جمعه 26 خردادماه سال 1385 12:07
آه من همچنان در این مرداب ناامیدی فرومیروم و هیچ کس نیست که بگوید ای خانوم...کجا؟ آه این وسط هم ما دست از چرند گویی بازنمیداریم تا بسی سخن دل گوییم هی هی هی روزگار وقتی تنها هستم من هیچ رهگذری نیست که یک کلام پرسد ز ما که سیاهی کیستی؟ در آن ظلمت شب که ستارگان همچون شمع در آب فرومیروند....تو چه میکنی در اعماق عمق ژرفای...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 24 خردادماه سال 1385 10:43
مثکه می گن وقتی کسی مرد معمولا چیزیو که بنده خدا دوست داشته براش خیرات میکنن.خب پس اگه کسی سیگار دوست داشته براش سیگار خیرات میکنن؟!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 19 خردادماه سال 1385 11:07
تو این گرما سگو با لانچوکا بزنی از خونه در نمیاد اونوقت ملت میان سه ساعت دوچرخه سواری میکنن زیر تیغ افتاب.تو محل ما که یه دختره هست که دیگه روی هرچی بی مغزه سفید کرده!بیا دیگه.همینه دیگه.اونوقت میگن چرا ملت عقلشونو از دست میدن.خب وقتی روزی شیش ساعت زیر تیغ افتاب دوچرخه سواری کنی معلومه همون یه یک چهارم فندق مغزیم که...
-
اول سیاست٬ بعد درس
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1385 17:53
آره خب.ربا خوردن که اصن اشکال نداره که! این بحثی که میخوام بگم در باب کاریه که بانکهای جمهوری اسلامی انجام میدن.قشنگ یه وام میدن بعدن چندبرابر پس میگیرن و همانطور که تو کتاب بینش نبشته شده اینکاری که بانکها در ایران انجام میدهن کاملا "بلا اشکال است" و اصن حرفی توش نیست. اره خب.البته که بلا اشکال میباشد.اصن کلا هرکاری...
-
نچ نچ نچ نچ نچ نچ
دوشنبه 15 خردادماه سال 1385 18:57
داشتم عصری فک میکردم به بی لیاقتی ادما.فک کردم با خودم که ادم یه تیکه استخون میندازه جلوی سگه.... بعد میخواستم بقیه شو با خودم بگم که باین نتیجه رسیدم که تو این دوره زمونه یه تیکه استخون بندازی جلو یه سگ اونو که خورد میپره روت تورم تیکه تیکه میکنه استخونای تورم میخوره یه قولوپ آبم روش.بعدم به ریشت میخنده و میره گردش...
-
خبرخوش
دوشنبه 15 خردادماه سال 1385 11:53
تو کتاب بینش فرموده شده که فحشی مجازات داره که غیرواقعی باشه.مثلا اگه به کسی بگی پدرسگ (دور از جون) پدرش که واقعا سگ نیست که.آدمه.پس این کار بدیه.ولی اگه به یکی که مادرش جنده س بگی مادرجنده عیب نداره.به دخترای این دوره زمونه ام هرچقد فحش بدین همش درسته!چقد خوب!!!! ملت ازاین ببعد با خیال راحت فحش بدین.مبحث تعزیرات در...
-
مختصر اخبار
پنجشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1385 18:03
یه تیکه از دستم با یه تیکه ی کوچولو سیگار سوخت چند دقیقه پیش.خیلی کوچولو. خبر مهم دیگه اینکه دیشب ساعت 11 و نیم خوابیدم چون fifth element و میدیدم.ناز بود.دوس دارم فیلمشو. چیز خاص دیگه ای یادم نمیاد بگم.جز اینکه تو مجله همراه با عکس خوکی رو معرفی کرده بود که نقاشی آبستره میکشه. !!
-
من خیلی عصبانیم.(نه خیلی)
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1385 17:09
من یه سوالی دارم.چرا مردم ایران دوست دارن تو هر چی که بهشون مربوط نیست دخالت کنن؟!! من اخرشم اینو نوفهمم.مثلا یارو خودشو رسما پاره کرده تو وبلاگش درمورد کودک ازاری نوشته و انقد حرص خورده که شیرش مطمئنا نه تنها خشک شده بلکه خذف شده اصن. اخه من با چه زبونی باس بگم ملت؟؟؟ به توچه اخه زنیکه ی فلان فلان شده.کودک ازاری مردم...
-
نقد٬ منقود٬ نقاد٬ ناقد
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1385 19:43
هاااااااا باز من وبلاگ خوندم نوفهمیدم چی شد! ها گویند که.... یعنی تو وب قابیل خوندم که دوست گرافیستش (که خسته نباشه واقعا) کشفیده که کوکا کولا رو اگه تو ایینه ببینی میشه "لا الله لا محمد" . من دقیقا کلمه ی محمدشو میبینم ولی نمیدونم این دوتا لا و اون یه دونه الله کجاشه پس!من پیشنهاد میکنم بعضیا زیادم احساس...