من خیلی عصبانیم.(نه خیلی)

من یه سوالی دارم.چرا مردم ایران دوست دارن تو هر چی که بهشون مربوط نیست دخالت کنن؟!! من اخرشم اینو نوفهمم.مثلا یارو خودشو رسما پاره کرده تو وبلاگش درمورد کودک ازاری نوشته و انقد حرص خورده که شیرش مطمئنا نه تنها خشک شده بلکه خذف شده اصن. اخه من با چه زبونی باس بگم ملت؟؟؟ به توچه اخه زنیکه ی فلان فلان شده.کودک ازاری مردم دنیا به "تو" چه اخه.من نمیدونم این ایرانی جماعت چرا انقد بی مغزن که همش خودشونو میکشن که "بشریتو نجات بدن"! خیلی ممنون لازم نکرده شما بشریت و نجات بدین.ا؟ا؟ا؟ اخه به تو چه؟همسر ازاری به توچه؟به توچه که یکی زنشو کشته یکی شوهرشو یکی بچه شو؟ بابا بچه ی خودشه زن خودشه شوهر خودشه،دلش خواسته بکشش.اصن میخواسته ببینه کی میخواد حرف بزنه. اخه فوضولی تا چه حد؟یه زمانی مردم زندگی و حریم خصوصی واسه خودشون داشتن.حالا انگار مثلا تیتر روزنامه بزننو همه مثه احمقا درمورد واقعه ی همسر کشی فلانی در فلان شهر حرف بزنن و محکومش کنن واسه خودشون چی میشه؟به حال مرده ی بنده خدا فرقی داره؟حداقل چار تا فاتحه براش بخونین مفیدتره.بعدشم لازم نکرده شماها بشریتو نجات بدین.نه رئیس پلیسین نه رئیس قوه قضاییه.حداکثر اونایی که شغلشون اینه بهشون مربوطه.من نمیدونم اینا تا کی میخوان ادای سوپر من و فردین و در بیارن.بابا جون شما لطفا شلوار خودتونو بکشین بالا، کلاه خودتونو بگیرین باد نبره، تجاوز به احساس و جسم کسی نکنین، مزخرف بار کسی نکنین، آبروی کسیو نبرین، عین نقلو نبات غیبت نکنین، تو روز روشن چشم تو چشم ادم تهمت نزنین، سینه به سینه ی ادم واینسین دروغ بگین، نجات بشریت پیشکشتون. واللا.اخه ادم چی بگه.همچین میگن انگار همه چیز اون فرد و خانواده رو میدونن.خودشون اگه تو اون وضعیت بودن سه بار همسرشونو میکشتن.