وقتی مهران فوت میشود

اومدم اینو بگم.البته مال چندوقت پیشه.اون جوکه هست که میگه "یارو کچله میره سلمونی همه بش میخندن، میگه چیه بابا اومدم ریشمو بزنم!" قضیه ی من شد اون سری.کیفو وسایلمو گذاشته بودم تو یه کلاسی رفته بودم، بعد که اومدم ورش دارم چندین و چند نفر تو کلاسه نشسته بودن هیچکدومشونم تاحالا ندیده بودم احتمالا!خلاصه که کلاسش خیلی غریبه بود.اقا تا من درو وا کردم وارد شدم تا برسم به کیفم اصن اگه بدونی همشون چطوری زل زده بودن بمن!!!!........وای اصن باورت نمیشه انگار که روح یا موجود فضایی دیده باشن....مثلا داشتن حرف میزدن باهم تا من اومدم تو همشون زل...ساکت...!!اصن مرده بودن انگار.خیلی افتضاح بود.حالا قیافه ی منم دیدنی شده بود.یه ذره شدیدا تعجب زده و حیرت کرده و بهت زده شده نگاشون کردمو تندی کیفمو ورداشتم اومدم بیرون.و البته تو دلم گفتم:چیه بابا اومدم وسایلمو وردارم!!!

 

 

چیز دیگه ای که میخوام بگم(بعده مدتها تاریخ و زمان و عهد و قرن و این صبتا) اینه که بابا...مهران مدیری...پیر شدی دیگه!بیا برو کنار! بابا بخدا این قیافه شو که ادم میبینه از هرچی تلویزیونو برنامه ی تلویزیونیه سیر میشه....ا خب گه مجبوری مرد؟!؟؟؟انگار زورش کردن.بابا بگیر بشین تو خونت یه ذره استراحت کن.اخرش این خدای نکرده سر یکی از همین صحنه محنه ها میفته میمیره.خب دور از جونش ولی خب وقتی بفکر سلامتیش نیست من چیکار کنم؟من چی بش بگم؟من چقد بش بگم؟ هرچی میگم بابا بیا و بیخیال شو...تا صد سالگی انشالا میخواد برنامه بسازه بخورد مردم بده.و بنظر من برنامه هاشم سیر نزولی داره طی میکنه.خب اخه تا کی میشه هی شخصیت جدید و جالب ساخت؟!مگه یه بازیگر(مثلا همون طغرل خودمون) تا کی میتونه صد تا شخصیت عوض کنه؟ انقد عوض کرده که حالا انقد بی مزه و مسخره شده دیگه.مثلا این عمو منصوره....تورو خدا اخه این چیه؟!؟!!حالا حتمنم باید یچی کاملا متفاوت با شخصیتش تو برنامه های قبلی باشه.اصن خیلی افتضاح شده دیگه....باور کن من قیافه ی مهرانو که میبینم که میاد اون وسط حرف میزنه غم و فلاکت میاد جلو چشمم!اصن ادم از هرچی تیویه بیزار میشه.حداقل یه ذره سرخاب سفیداب بمال به خودت میای اون جلو!! اصن حالگیریه قیافه ش.خب بابا حالت خوب نیست نیا جلو دوربین.! حالا این صد بار.

 

 

پ.ن.ر.خ.ف.ت.:من احساس میکنم (یعنی الان یه لحظه احساس کردم*)که عادت دارم یه چیزو هزاربار به نحووه مختلف بگم!!شما اینجوری احساس نمیکنین؟!

*یه لحظه بودا.بیشتر نبود.