خوشحال میشویــــد!

 

میخواستم ای دیمو بذارم گوشه ی وبلاگ ولی یادم نبود چطوری میشه رنگشو عوض کرد.سیاه بود رنگش واس همین بیخیال شدم.گفتم تو همین پست میذارمش حالا هرکی دید دید هرکیم ندید بضرر خودش!! اخه میدونی چیه از اونجایی که منم مثه ""بعضیا""(!!!) خیلی مردمی(!) ام و دیدم که همه روزه موج زیادی از سیل مردم بی گناه گسیل میشن بسمت وبلاگ من و با تمام وجود ارزو میکنن که یه پست جدید گذاشته باشم و البته در تقریبا میشه گفت تمام موارد(مگه چی بشه) به در بسته میخورن!!و ناامید و دست از پا درازتر با لبو لچ آویزون برمیگردن سرکاراشون.واسه همین گفتم اگه احیانا یکی بسرش زدو خواس ناپرهیزی کنه و سلامو علیکی با صاحب وبلاگ را بندازه ببدبخت در ارزوش نمیره.چون من هروقت خودمو جای افرادی که اومدن اینجا رو دیدن یا دیدنو خوندن میذارم واقعا عوضشون ناراحت میشم که هیچ ادرسی از نویسنده ش در دسترس نیست.ادم میخواد بترکه اصن انگار!!! و بالاخره پس از سالها تحقیق و تفکر و التماسهایی که بگوشم رسید(حالا چجوریشو چیکار داری رسید دیگه!!) بالاخره لطف کردم و ای دیمو گذاشتم.که هنوز نذاشتم البته.

رفتم تو قالب وبلاگم که ای دی رو اضافه کنم یه جا با یه صحنه ی عجیب و البته خیلی جالب برخورد کردم.یجا نوشته شده بود "مریم میرزا در قلعه ی یاهو" !! بعد جای ادرس میلم بود مثلا.البته که مسلما و مطمئنا خودم زمانی رفتمو اینو نوشتم ولی بعد قالبو عوض کردم یا نمیدونم چی شده که حذف شده از صفحه؟ولی اصـــــــــلا یادم نمیاد همچین چیزی تو صفحه بوده بودیده باشه اما هیچ مسله ای نیست چون جدیدا پی بردم که همچینم خوش حافظه نیستم و بعضی چیزارو خوب یادم میره!! مثلا تو خاطراتم یجا تعریف یه خوابمو کردم که وقتی داشتم میخوندمش چشام تا حد بوغلتون گرد شده بود و اصن یه قیافه ی مسخره ای!!!! یادم میفته خندم میگیره.چون هیچ رقمه عمرا یادم نمیومد من همچون خوابی دیده بودیده بوده باشم....چمدونم واللا....هرچند بعد که فکر کردم یه چیزایی یادم اومد...ولی خب.

هرچند الان که فک میکنم میبینم همچینم لازم نیست که بذارمشا...!!! ولی خب حالا سینس توفیریم نمیکنه واسه اینکه دل برخی ها نشکنه اوکی.

gia1987x@yahoo.com

خلاصش که بدلیل درخواستهای گسترده و مبرم ملل متحد و غیر متحد و نا متحد و بامتحد و دارای متحد و تححد دار و مردمی و خوب و خیلی باهوش و هوش دار و دارا و دانا و "اصلا نه جاهل" و "عمرا هیچوقت نبوده اند ابله و نخواهند بود"، و خیلی ذکی تر(با ذکاوت) از الاغ و خر و این صبتا........ هووووفــــــــف..ما تصمیمان را به ورطه ی اجرا کشاندیم!!و مثل بعضیها آنرا به "آینده انشالاه" موکول نکردیم.